قرارداد ۳۰۰ میلیونی یک کاندیدای مجلس در کرج با یک روزنامه نگار/تلاش برای ذوب کردن روابط منجمد شده

روتیتر:سید محمد میرحبیبی:استفاده ابزاری از رسانه ها بویژه در کرج به امری عادی البته از سوی برخی مسوولان بدل شده است به نحوی که در این میان و در برهه های مختلف ارتباط گیری و استفاده از گروه یاز رسانه ها برای رسیدن به مقاصد خاص این قبیل مسوولان در دستور کار و در برنامه ریزی هایشان گنجانده شده است بی آنکه به وظایف دو سرفه و مسلم خود در قبال رسانه ها بپردازند.
در هر مرحله و هر برهه که نیاز به استفاده و به کار گیری پتانسیل های رسانه ها است برخی از مسوولان با گروهی از رسانه ها فضای ارتباط متعامل و دوسویهه را در ظاهر تعریف می کنند و به محض عبور از بحران ها و مرحله های پیش رو و تقویت جایگاه خود نه تنها به وظایف تعریف شده و ادعا شده در ابتدای آغاز تعامل با رسانه های هدف عمل نمی کنند بلمه در مراحل بعدی سیاست ماکیا ولیایی را پیشه کرده و با گروهی دیگر از رسانه ها که اتفاقا مخالف گروه ابتدایی هستند (غالبا) وارد مراحل تازه و نو از ایجاد روابط ابزاری می شوند و به ناچار مجبور می شوند که بیش از تقبل خاصه های گروه اول در ابعاد و مختصات متفاوت به بازیگری بپردازند.
در کرج اما وضع کمی از این بد تر است در بسیاری از موارد بویژه کاندیداهای انتخابات های گوناگون از فضای چند قطبی ایجاد شده در بین رسانه ها به راحتی می توانند -در ظاهر و به زعم خود- پاسخگویی به تعهدات ایجاد کرده برای خود در قبال رسانه هایی که حیات و صلابت خود را مدیون آنها هستند را دور بزنند .
انتخابات شورای شهر و بویژه مجلس تبلور این بازیگری نا متعارف برخی از کاندیداهایی است که تنها برای معرفی خود به عنوان یک چهره تاثیر گذار و نه یک خادم ملت و امیت اسلامی نگاهی ابزاری به رسانه های تاثیر گذار کرج و استان البرز می اندازند .
هرچند حرفه های های این عرصه را نمی توانند به بازی های خود فرابخوانند اما با رفتاری نا متجانس و نا متعارف سعی در دهن کجی به آنها دارند.
انتخابات مجلس دهم در کرح اما با وجود فضای ایجاد شده به یکی از ره آورد های مهم در این حصوص تبدیل گشته که جای بسیار تحلیل و تفسیر این گونه افراد و کاندیداها دارد.
از همین ایام مانده به کوران اصلی کاندیداها یکی از آنها که سابقه فعالیت و کار اجرایی ضعیف در مدیریت شهری کرج را نیز دارد با پشت کردن به روابط منجمد شده خود با رسانه های حرفه ای و تاثیر گذار استان البرز و کرج سعی در باز تعریف ارتباط یک سویه خود با آنها را دارد و در این میان با عقد قرار دادی ۳۰۰ میلیونی با یکی از رسانه های غیر تاثیر گذار و منفعل کرج به تلاش خود سعی دارد تا انجماد ایجاد شده با اتمسفر و فضای رسانه ای کرج را دور زده و با بی اعتنایی به آنهایی که سال ها در صدر بودن خود را در اخبار کرج و استان مدیون آنهاست ، فضایی جدید را برای بیرون کشیدن از انجماد رسانه ای ایجاد کند.
این مدیر ارشد سال های نه چندان دور مدیریت شهری کرج که در زمان فعالیت خود در این کلانشهر برها و بارها بواسطه تلاش رسانه ها مانع از به قهقرا رفتن خود شد به جای باز آفرینی روابط مخدوش ، سیاست فرار رو به جلو را اتخاذ کرده و به عمل مکررا نشان داد که تمام وعده هایش در عمل به وظایف خود در قبال رسانه های همشو وعده ای بیش نبوده و حتی به خواسته ای اهالی رسانه برای خدمت صادقانه و رفع مشکلات مردم نیز بی اعتایی از جنسی ناشناس وقعی ننهاد و در تمام ایام فعالیت خود هر بار که در کوران و بن بست مدیریتی به تنگانا می رسید با گروهی از رسانه ها سعی در آرام کردن فضا و عبور از بحران را داشت .
هرچند به زعم این کاندیدای از پیش بازنده موفق به بازی گرفتن برخی رسانه ها شد اما در واقع او خود و ماهیت وجودی مدیریتی و مسوولیت پذیری خود را زیر سوال داد و چهره از نقاب به ظاهر مدیری دلسوز برداشت تا نشان دهد که روابط متعاملانه خود را نه تنها برای خدمت بیشتر به مردم بهبود نمی بخشد بلمه با اتخاز سیاست هایی ماکیاولیایی به انجماد و نا بودی آنها ممارست می ورزد به امید اینکه در برهه بعد با گروهی دیگر از رسانه های نا توان حداقل می تواند بخشی از اعتبار به اتمام رسیده سیاست ها و رند بازی های خود را بازیافت کند .
گرچه از نقد این رسانه نه چندان حرفه ای- که با سوء استفاده از فضای یخ زده بین رسانه ها و این مدیر ارشد گذشته کرج سعی در فریب افکار عمومی دارد – در این مقاله به دلیل حفظ مرز هشدار گونه آن و حریم رسانه ای خود داری می شود اما در مراحل بعد قلم به افشاگری وظیفه ای است لا ینفک .
اما این بار انتخابات مجلس دهم است و روشن گری توسط رسانه ها از وظایف خطیری به شمار می رود که اتفاقا رسالت و حقوق حقه آنها به شمار می رود.
اهالی رسانه و رسانه های آزاد اندیش آن بارها ثابت کرده اند اگر در مراحلی بنا به مقتضایت زمان و ایجاد فرصت آزمون و خطا برای برخی از مسوولان لب به نقد بسته اند در مراحل و برهه های بعدی اما جبران مافات کرده و اجازه نداده اند که آزموده دوباره آزمایش شود.