روتیتر: سید محمد میرحبیبی :هرچه از مظلومیت دکتر عربیان استاندار سابق البرز بگوییم کم است .دکتر کازرونی امام جمعه فقید کرج و عضو مجلس خبرگان رهبری ، به حق ، حق مطلب و واقعیت را ادا کرد و به درستی گفت که دکتر عربیان در عین مظلومیت آمد و در کمال مظلومیت رفت .
فارغ از عدم تلاش دکتر عربیان برای بقاء که معمولا اکثر مدیران برایشان امری بدیهی و فاقد قبح گشته است ، مهمترین سوالی که در اذهان به وجود می آید این است که دکتر عربیان چرا مظلوم آمد و مظلوم رفت ؟ و از همه مهمتر بی تردید باز خوانی مظلومیت عربیان با شرایطی که کمتر کسی از آن غافل است می تواند درسی عبرت آمیز اما با عزت برای هر مسوولی باشد .
دکتر عربیان سال هاست که ساکن و شاغل در کرج است ، علاوه بر سکونت در کرج تدریس در دانشگاه آزاد کرج را به دلیل دور نشدن از فضاها و مناسبات تاثیر گذار همواره از اولویتهای خود قرار داده است . اودغدغه شهرش کرج و استانش البرز را دارد گرچه متولد کرج نیست اما می توان ادعا کرد که از بسیاری از متولدین کرج قلبش و فکرش بیشتر برای این استان و شهر می تپد و سال هاست که در راه افزایش ارتقاء سطح خدمات ادارات استان و شهرستان کرج در مناصب مختلفی که بوده تلاش کرده است .
چه آن زمان که معاون حاجاقا نادری بود و رییس اداره کل بازرسی غرب استان وچه آن زمان که در دیوان محاسبات سر به وزارتخانه ها و نهاد های کلان کشوری می سایید همواره دغدغه و اولویتش کرج بوده و البرز .
۲۷ سال سابقه فعالیت در عالی ترین رتبه های قضایی و قضاوت و بازرسی و محاسبه گری بدون کوچکترین خطا حتی خطای سهوی از وی مدیری در حد وزیر و مثال زدنی ساخته است . دغدغه و تپش ارزش های او برای کرج تا حدی بود که در پذیرش استانداری البرز تنها ۱۰ ماه مانده به پایان عمر دولت دهم هرگز درنگ نکرد و همین امر موید و تبلور عینی و بی بدیل این واقعیت است که کمتر در کسی می توان آنرا جست .
اما دکتر عربیان آنرا پذیرفت تا همچون گذشته چندین گام از سایرینی که مدعی دغدغه کرج و البرز را داشتند پیش افتد . چه همه می دانستند از ماه ها پیش که دولت احمدی نژد به هیچ وجه و قیمتی ادامه راه نمی یابد و فضای سیاسی و اجرایی حاکم بر کشور ۱۸۰ درجه با زمان احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تغییر می یابد و بی تردید تمایم مدیران ارشد دولت بویژه وزرا ، استانداران و فرماندارانی که در زمان احمدی نژاد بر صندلی های خود تکیه زده اند تغییر می یابند .
دکتر عربیان همچون سایرین از این واقعیت مطلع بود اما این وظیفه و تکلیف خطیر یعنی استانداری البرز را در بدترین شرایط آن زمان که هیچکس آنرا نمی پذیرفت ، بر دوش نهاد و همچون که خود می گوید چون تکلیف بود و او سرباز ولایت و نظام و هرگز به فکر این واقعیت نیافتاد که دولت و سیستم اجرایی ۱۰ ماه بعد تغییر می یابد و او نیز به احتمال زیاد چه موفق بوده باشد چه نباشد، تغییر می یابد. که اوخوشحال از اینکه فرصتی خطیر برای خدمتگذاری در عرصه و منصبی دیگر یافته است.
اما مظلومیت او در ابتدای انتصابش با سوء عملکردی که بسیاری از افرادی که در استانداری البرز بواسطه اعتماد او به پست ها و مناصب متعدد رسیدند-که حتی شتر در خواب هم نمی دید – در هنگام تودیعش عمیق تر و سوزناک تر شد. آنچنان که مخالف و موافقان وی -البته مخالفی نداشت – همه بر خیانت بسیاری از دوستان منصوب به او و منصوب در استانداری البرز به امانتی که وی و مردم بر دوششان نهاده بودند مهر تایید زدند . اما زمان گذشته بود و دکتر عربیان دیر متوجه ضربه ای شده بود که بیش از یک سال از نزدیک ترین افراد و دوستان مورد اعتمادش خورده بود .
********
از سوی دیگر و فارغ از مباحث مطرح شده در فوق ،هرچند عربیان متدین ، با اخلاق ، صادق ، قاطع و با صلابت ۴ ماه قبل از اتمام دوران ماموریتش در البرز به عنوان استاندار از همراهی و همگامی و موثر بودن توانمندی افرادی مانند امیر یزدی و کاظم احمدی و .. آنچنان که خود گمان می کرد و مردم انتظارش را داشتند دلبریده بود و انتظار برکناری آنها در جامعه افزایش یافته بود و وی متمایل به انجام این کار بود اما اخلاقیات مثال زدنی او مانع از آن شد که پاسخ عملکرد نه چندان موفق وناراضی کننده این دو مدیراستانداری و برخی دیگر را با حداقل مجازات یعنی برکناری بدهد.او باز در دوراهی اخلاقیات و سیاست مداری ماند تا دوستانش در استانداری بمانندو مردم البرز در انتظار برکناری این مدیران .
بی تردید اگر دوران استانداری دکتر عربیان ادامه داشت به دلیل ضعف عملکرد و افزایش نارضایتی و عدم توانایی درانجام وظایف محوله افرادی هچون امیر یزدی و کاظم احمدی و چندین مدیر دیگر در استانداری برکنار می شدند اما دکتر عربیان تنها به دلیل رعایت اخلاقیاتی که در مناسبات سیاسی و اجتماعی و اجرایی بویژه در مواجهه با ضعف عملکرد و ایجاد نارضایتی از سوی مدیران و یا معاونان زیر دست قابل پذیرش نیست تن به گذشت از عملکرد های اعتراض برانگیز این چند مدیر داد .
ضعف عملکرد برخی از این دوستان و منصوبان دکتر عربیان که مردم ماحصل و آثار ثانویه آنها را از چشمان و منظر عربیان می نگریستند، هر چه بیشتر می شد عربیان بر مظلومیت و شاخصه های اخلاقی اش افزوده تر می شد. او حتی بی احترامی محض پسرخاله امیر یزدی (راننده استاندار البرز ) را نادیده گرفت تا این فرد همچنان بانهایتی باور نکردی همچون رفتاری که در مواجهه با شهردار اسبق کرج مقدسی داشت را تکرار کند و هیچ واکنش و تلاشی برای جلوگیری از رفتن دکتر عربیان و یا حداقل حفظ احترام به شان و منزلت او انجام ندهد ؛ چه امیر یزدی پیش از تودیع دکتر عربیان به پسر خاله خود گفته بود که دیگر به دنبال عربیان نرو و به دنبال مهنس طاهری برو . آنچنانکه برای رفتن مقدسی نه اشکی ریخت و نه تلاشی برای نرفتنش . بلکه نوع برخوردش خرسندی را به اذهان متبادر می کرد .
لزوم تغییر بسیاری از مدیران ضعیف استانداری البرز
این رفتار ها سبب شد که بسیاری از مردم و نخبگان و مسوولان این ضعف های عملکرد را به پای دکتر عربیان بنویسند اما واقعیت آن بود که عربیان نیز همچون بسیاری از مدیران ومسوولان ارشد اجرایی به تیم خود اعتماد کرده بود و هرگز گمان نمی کرد که اعتماد او به برخی از افراد منتهی به بی اعتمادی مردم نسبت به خود وی شود . هرچند نگارنده و برخی دیگر از دلسوزان این موارد را به عرض ایشان رسانده بودیم اما اعتماد دکتر عربیان به آنها بر مشاوره های مبتنی بر واقعیات ما چربید و نتیجه صحت مشاوره های ماو دلسوزان را تایید کرد و بس.
گرچه بسیاری ماحصل عملکرد ضعیف این افراد را به نام استاندار می نوشتند اما واقعیت چیزی جز مظلومیت عربیان نبود . چه افراد امین وی به اعتماد وی نتوانستند پاسخی حداقلی بدهند و با عملکرد ضعیفشان علاوه بر اینکه خود را در اذهان مردم برای همیشه محو ساختند بلکه بر اخلاقیات، صداقت و مظلومیت عربیان صحه گذاشتند.
دکتر عربیان نه مقصر است و نه موثر در این تقصیرات او کمترین زمان را برای نشان دادن قاطعیت خود در برخورد با سوء استفاده گران از اعتماد یک استاندار و مردم را داشت و عمر مدیریت او به برکناری افرادی که از اعتمادش بهره بی جا برده بودند و در صدد نهادینه کردن منیت خود بودند، قد نداد . و این امانت و تکلیف بر دوش استاندار جدید نهاده شد.
رفتن با افتخار و مظلومانه عربیان نه تنها از ارزش ها و توانمندی ها و اخلاقیات وی نکاست بلکه بر ارزش های او فزود و از مقدار برخی از دوستان و اطرافیان در حد بسیار کاهید و وظیفه و تکلیف استاندار جدید و فهیم البرز یعنی مهندس طاهری را دو صد چندان فزونی بخشید چراکه مهندس طاهری نه تنها به دلیل اینکه به مظلومیت عربیان دچار نشود بلکه به دلیل پاسخ به نارضایتی مردم ، نخبگان و انتظارات به حق آنها می بایست بسیاری از مدیران استانداری البرز راکه متاسفانه از دوستان عربیان نیز بودند را تغییر دهد تا راه توسعه کرج هموار و مسیر بروز توانمندی های مدیریتی استانداری البرز و سایر ادارات کل مهیا شود و خود او نیز دچار سوء استفاده از اعتمادش توسط برخی از افراد نشود .
عربیان اگر تداوم می یافت با بینش عینی تری که نسبت به عملکرد بسیاری از مدیران استانداری البرز و دوستان خود یافت بی تردید تغییرات را آغاز و اخلاقیات خود را در جهت بهبود و شایسته سالار کردن مدیریت از درون استانداری البرز با تغییر برخی از مدیران کل و برخی از معاونت هایی که بدون تجربه و اتوبوسی به استانداری البرز آمده اند ، به کار می بست .
اما به دلیل کوتاه بودن فرصت مدیریتش نتوانست داشته های ارزشمند و خواسته های لازم الاجرای مردم و نخبگان و دلسوزان کرج و البرز را در تغییر حتی رفقا و دوستان خود به اجرا درآورد. چه تمکین خواست مردم نه تابع روابط است و نه متاثر از لابی ها بلکه عین ضوابط و رعایت قوانین است .
مهندس طاهری استاندار جدید بی تردید می بایست نسبت به تغییر بسیاری از مدیران استانداری البرز که حتی عربیان با وجود داشتن روابط دوستانه و نزدیک به نتیجه برکناری آنها رسیده بود ، اقدام کند و باایجاد سونامی در تغییر مدیران نا لایق و اتوبوسی استانداری البرز و حتی برخی از ادارات کل شرایط توسعه استان و شایسته سالاری در مدیریت هارا فراهم آورد. مهندس طاهری بی تردید زود تر از عربیان می تواند به شایسته سالاری در استان نزدیک و آنرا محقق سازد چه هم تجربه اورا دارد و هم با کسی رفاقتی ندارد که بخواهد در رعایت اخلاقیات آنها از تغییرشان منصرف شود. توقع مردم و نخبگان و دلسوزان بی تردید جز برکناری مدیران نا لایق استانداری و حفظ مدیران موفق آن که انگشت شمار هستند و عملکردشان موید توانمندی و مهر تاییدی بر ماندگاری آنهاست ، نیست .
*******
گزارش تصویری تودیع دکتر عربیان و معارفه مهندس طاهری استاندار البرز: