روتیتر: صاحب نظران، جامعه شناسان و اندیشمندان علوم اجتماعی به منظور تشریح پدیده های انسانی و اجتماعی به طور معمول از تکنیک شبیه سازی استفاده می کنند، شاید هم با همین رویکرد شبیه سازی، بتوان کودکی و نوجوانی را بهار عمر آدمیان نامید.
به گزارش روتیتر: واقعیت این است که نوجوانی برهه بسیار حساسی از زندگی است که هویت انسانی و شخصیت اجتماعی افراد به تدریج شکل می گیرد و نوجوانان ضمن درون سازی هنجارهای موجود رفته رفته آماده پذیرش نقش های متعدد اجتماعی می شوند. از این رو، در تمامی جوامع انسانی، به ویژه کشورهای توسعه یافته که اهمیت این برهه از زندگی را بیشتر درک کرده اند بیشترین سرمایه گذاری های مادی و معنوی را صرف پرداختن به نوجوانان و آموزش و پرورش آنها می شود.
آموزش رسمی و متداول در مراکزی چون مدارس و دانشگاه ها، کارکرد آشکار نظام آموزشی در این کشورها است، در حالی که کارکرد پنهان این نظام ها که گاه به مراتب از کارکرد آشکار آنها مهم تر و حساس تر است، تربیت شایسته و بایسته هدایت نوجوانان به سمت و سوی مطلوب و آماده سازی آنها برای بر عهده گرفتن مسئولیت های آینده اجتماعی است.
جامعه سالم، بانشاط، پویا و بالنده جامعه ای است که با مشارکت فعال و همدلانه تمامی آحاد و براساس خرد جمعی شکل می گیرد. مهم ترین عنصر و عامل نشاط و پویایی و بالندگی جامعه نیز نیروی پرتوان نوجوان و جوان آن جامعه است.
نتیجه آنکه هموارسازی راه آینده ای درخشان، توسعه پایدار و جامعه سالم، بیش و پیش از هر چیز در گرو توجه تام و تمام به نوجوانان و جوانان جامعه است. جامعه اسلامی از این قاعده بیرون نیست و از این رو است که باید دست در دست هم و همدل، این راه سخت و خطیر ولی دست یافتنی را با اتکا به نوجوانان و جوانان توانمندمان که شایستگی و قابلیت خود را حتی در آوردگاه های جهاد و ایثار به بهترین روش به نمایش گذاشته اند، به پیش برد.
آخر سخن
نوجوانی حساس ترین مقطع سنی است، نه از آن سو که شخصیت قابل اعتنایی را نمی توان از این مقطع درمورد نوجوانان استخراج کرد و به ثبات رسید، بلکه از این جهت اهمیت می یابد که این دوره از زندگی هر کس با طوفان های سرکش و در مواردی مخرب همنوا می شود و البته این استعداد نهفته را این مقطع سنی با خود همراه دارد که می تواند محل شکل گیری یک شخصیت ایده آل، قهرمان پرور و در مواردی تحول آفرین باشد.
بی تردید در تاریخ نوجوانانی بوده و هستند که این مقطع سنی آنها منشأ تحول، تصمیم و پذیرش یک راه تاریخی و سرنوشت ساز شده است. نمونه بارز آن شهید حسین فهمیده است که در این قطعه تاریخی بر همه چیز پشت پا می زند، زندگی و زرق و برق روزهای نوجوانی را به کناری می نهد و همپای دلیرمردان خطه رزم و مبارزه و حماسه به جبهه های حق می رود تا به همه تاریخ بگوید و بفهماند که اگر چه او حسین فهمیده ای است که با فهم و درک و شور و شعور از جان می گذرد و مسیری را انتخاب می کند تا به تاریخ بگوید و به جامعه نهیب زند که او حسین فهمیده است اما جامعه امروز به فهمیدگان حسینی نیاز دارد تا در مسیر صلاح و رستگاری گام بردارند و راه پیشرفت و تعالی را برای جامعه هموار کنند.