روتیتر:۱۴ مرداد سالروز شهادت یکی از شاگردان امام(ره) در پاکستان است، شاگردی که امام(ره) شهادت وی را عرصه تقابل اسلام ناب و اسلام آمریکایی برشمرد.

 

به گزارش روتیتر:۱۴  مرداد سالروز شهادت علامه عارف “حسین حسینی” رهبر شیعیان پاکستان و نماینده امام خمینی(ره) در این کشور است که به‌دست گروه‌های تندرو و افراطی به‌شهادت رسید.

  • بیشتر بخوانید
  1.  برنامه‌ و نحوه عبادت و نماز امام خمینی چگونه بود؟
  2. تقید امام خمینی در اسراف‌نکردن آب و برق
  3.  غذای روزانه امام در نجف چه بود؟

شهید عارف حسین حسینی در جمع رزمندگان دفاع مقدس

مرحوم علامه عارف حسین حسینی فرزند “سید فضل حسین” در سال ۱۳۲۰ شمسی در پاراچنار پاکستان به دنیا‌ آمد. بعد از گذراندن دوره دبیرستان وارد حوزه علمیه جعفریه پاراچنار شد. بعد از تحصیل دروس مقدماتی در حوزه علمیه پاراچنار و در زمانی که امام خمینی(ره) به نجف تبعید شده بود، با مشقت بسیار به عراق هجرت کرد.

وی در نجف از محضر آیات مدنی، لنکرانی و مرتضوی کسب فیض کرد. در همان زمان در دیدار با امام خمینی(ره) مجذوب تفکرات انقلابی امام شد و فعالیت‌های مذهبی و انقلابی را از همان نجف آغاز کرد. به‌دلیل شرکت در تظاهرات، در اعتراض به ظلمی که نسبت به آیت‌الله حکیم اعمال می‌شد، دستگیر و بعد از  یک ماه زندانی شدن توسط حکومت بعث از عراق اخراج شد.

شهید عارف حسین حسینی از نجف به پاکستان رفت و به فعالیت‌های علمی و سیاسی پرداخت و دوباره در سال ۵۳ برای تکمیل تحصیل حوزوی و ارتباط با انقلابیون به قم آمد و در درس آیات شهید مرتضی مطهری، فاضل لنکرانی، سبحانی و مکارم شیرازی شرکت کرد.

عارف حسینی کنار آیت‌الله خامنه‌ای در سفر سال ۶۴ ایشان به پاکستان

وی در تظاهرات مردم قم علیه دستگاه پهلوی شرکت می‌کرد و دیگر طلاب پاکستانی ساکن حوزه علمیه قم را نیز ترغیب به راهپیمایی می‌کرد، به همین خاطر تحت مراقبت شدید ساواک قرار گرفت و پس از شناسایی، دستگیر و از ایران اخراج شد. وی بعد از رفتن به پاکستان حرکت‌هایی در جهت مقابله با تبعیض حکومت آن کشور علیه شیعیان انجام داد که به نتیجه رسید.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عارف حسینی در پیامی به امام راحل با اشاره به اینکه شهر پیشاور مرکز ولایت شمالی پاکستان مرکز تبلیغات مکاتب و مذاهب گوناگون است، نوشت” اولین گام را در این راه برداشته و یک کتابخانه عمومی را با کمک برادران مؤمن و متعهد تأسیس نموده‌ایم. ولی از آنجا که از نظر بودجه در مضیقه می‌باشیم از حضور شما استدعا داریم که اجازه مرحمت بفرمایید که احتیاجات این مؤسسه اسلامی و کتابخانه از سهم مبارک امام ــ علیه‌السلام ــ تأمین شود”.

آیت‌الله فاضل‌لنکرانی از مراجع تقلید و عضو ارشد جامعه مدرسین نیز در نامه‌ای درباره عارف حسینی به امام‌خمینی چنین می‌نویسد “بسمه تعالی. جناب مستطاب آقای سید عارف حسین الحسینی ــ دام توفیقه ــ مورد کمال وثوق و اطمینان می‌باشند و فعالیتهای نامبرده در پیشرفت اهداف اسلام کاملاً چشمگیر می‌باشد؛ لذا مقتضی است با اجازه مزبور موافقت شود ــ ادام‌اللّه‌ ظلکم الوارف. ۲۰ محرّم ۱۴۰۱ ــ محمد فاضل”

امام خمینی نیز در تاریخ ۵۹/۹/۸ اجازه استفاده از سهم مبارک امام زمان را برای پیشبرد اهداف عالیه و مصالح اسلام به عارف حسینی می‌دهد.

عارف حسینی پس از دستگیری مفتی جعفر حسینی فعالیت خود را شدت بخشید. همچنین علاوه بر اقدامات سیاسی، فعالیت‌های اجتماعی گسترده‌‌ای را آغاز کرد. برای ایجاد مساجد در مناطق دورافتاده و محروم، برنامه‌ریزی وسیعی داشت و موفق شد در مناطق ایالت سرحد سِند و بلوچستان این برنامه‌ها را پیاده کند.

در شهرستان پاراچنار و در حاشیه شهر درمانگاهی به‌نام «شفاخانه علمدار» با تلاش وی ساخته شد. در شهر کراچی برای معالجه افراد فقیر و بی‌بضاعت درمانگاهی به‌نام «العصر» به‌دستور مستقیم ایشان تأسیس شد. بااین‌حال فعالیت‌های علامه عارف حسین حسینی موجب غضب گروه‌های افراطی قرار گرفت و صبح جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۶۷ هنگامی که برای مراسم سخنرانی از پاراچنار عازم پیشاور بود بعد از نماز صبح در مدرسه‌ علمیه هدف گلوله قرار گرفت و بعد از انتقال به بیمارستان به‌شهادت رسید.

پیکر غرق در خون شهید علامه عارف حسین حسینی

اما‌م خمینی(ره) بعد از شهادت عارف حسینی پیام تسلیتی صادر کرده و شهادت وی را عرصۀ تقابل اسلام ناب محمدی(ص) با اسلام آمریکایی برمی‌شمارد.

متن پیام تسلیت امام خمینی برای شهادت علامه عارف حسین حسینی به‌شرح زیر بود:

“بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم

خدمت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام و ملت بزرگوار پاکستان ــ ایّدهم اللّه‌ تعالی ــ پیام‌ها و تلگرافات تبریک و تسلیت شما در رابطه با شهادت جناب حجت‌الاسلام آقای سیدعارف حسین الحسینی این یار وفادار اسلام و مدافع محرومان و مستضعفان و این فرزند راستین سید و سالار شهیدان، حضرت ابی‌عبداللّه‌ الحسین ــ علیه السلام ــ واصل گردید.

گرچه این حادثۀ بزرگ قلوب مسلمانان و خصوصاً روحانیت متعهد اسلام را جریحه‌دار نمود، ولی مسئله‌ای دور از انتظار ما و ملتهای مظلوم جهان و خصوصاً ملت بزرگوار پاکستان که خود طعم تلخ استعمار را چشیده است و با مبارزه و جهاد و شهادت استقلال خویش را به دست آورده است، نبود.

دردآشنایان جوامع اسلامی، همانان که با محرومان و پابرهنگان میثاق خون بسته‌اند، باید توجه کنند که در آغاز راه مبارزه‌اند و برای شکستن سدهای استعمار و استثمار و رسیدن به اسلام ناب محمدی راه طولانی در پیش دارند. و برای امثال علامه عارف حسین حسینی بشارتی بالاتر از این نبوده است که از محراب عبادت حقْ عروج خونین “ارجِعِی اِلی رَبِّکِ” را نظاره کند، و جرعۀ وصل یار را از شهد شهادت بیاشامد، و شاهد وصول هزاران تشنۀ عدالت به سرچشمۀ نور گردد. بزرگترین فرق روحانیت و علمای متعهد اسلام با روحانی‌نماها در همین است که علمای مبارز اسلام همیشه هدف تیرهای زهرآگین جهانخواران بوده‌اند و اولین تیرهای حادثه قلب آنان را نشانه رفته است؛ ولی روحانی‌نماها در کنف حمایت زرپرستان دنیاطلب، مروّج باطل یا ثناگوی ظلمه و مؤید آنان بوده‌اند.

تا به حال یک آخوند درباری یا یک روحانی وهابی را ندیده‌ایم که در برابر ظلم و شرک و کفر، خصوصاً در مقابل شوروی متجاوز و آمریکای جهان‌خوار ایستاده باشد. همان‌گونه که یک روحانی وارستۀ عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را ندیده‌ایم که برای یاری پابرهنگان زمین لحظه‌ای آرام و قرار داشته باشد و تا سرمنزل جانان علیه کفر و شرک مبارزه نکرده باشد و عارف حسینی این‌گونه بود. و ملتهای اسلامی حتماً دلیل این واقعه را دریافته‌اند که چرا در ایران «مطهری»ها و «بهشتی»ها و شهدای محراب و سایر روحانیون عزیز، و در عراق «صدر»ها و «حکیم»ها و در لبنان «راغب‌حرب»ها و «کُرّیم»ها، و در پاکستان «عارف‌حسینی»ها، و در تمامی کشورها روحانیون دردآشنای اسلام ناب محمدی ــ صلّی اللّه‌ علیه و‌ آله ــ هدف توطئه و ترور می‌شوند.

ملت شریف و مسلمان پاکستان، که به‌حق ملتی انقلابی و وفادار به ارزشهای اسلامی بوده‌اند و با ما رابطۀ دیرینۀ گرم انقلابی، عقیدتی و فرهنگی دارند، باید تفکر این شخصیت شهید را زنده نگه دارند، و نگذارند شیطان‌‌زادگان جلوی رشد اسلام ناب محمدی ــ صلّی اللّه‌ علیه و‌ آله و‌ سلم ــ را بگیرند. امروز استکبار شرق و غرب چون از رویارویی مستقیم با جهان اسلام عاجز مانده است، راه ترور و از میان بردن شخصیتهای دینی و سیاسی را از یک طرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام آمریکایی را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته‌اند.

ای‌کاش همۀ تجاوزات جهانخواران همانند تجاوز شوروی به کشور مسلمان و قهرمان‌پرور افغانستان علنی و رودررو بود تا مسلمانان ابهت و اقتدار دروغین غاصبین را در هم می‌شکستند؛ ولی راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین «اسلام آمریکایی» و «اسلام ناب محمدی» و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدس‌نماهای متحجر و سرمایه‌‌داران خدانشناس و مرفهین بی‌درد، کاملاً مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین دو فکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد از واجبات سیاسی بسیار مهمی است، که اگر این کار توسط حوزه‌های علمیه صورت پذیرفته بود، به‌احتمال بسیار زیاد سید عزیز ما، عارف حسین، در میان ما بود.

وظیفۀ همۀ علماست که با روشن کردن این دو تفکر، اسلام عزیز را از ایادی شرق و غرب نجات دهند. البته خون این شهیدان عزیز تمامی خاک و خاشاک‌ها را از مسیر اعتلای ارزشهای معنوی ریشه‌کن می‌سازد، و همۀ مروجین باطل را به دریا می‌ریزد؛ ولی نباید از این مسئله غفلت کنیم که امروز روز آماده‌باش همۀ دشمنان اسلام است، روز بیدارباش همۀ جهانخواران است. آن روزی که استعمار شرق و غرب مسلمانان را خواب کرده بود و بر مَرکب مراد سوار بود از خطر بزرگ و بالقوه‌ای به‌نام اسلام و قرآن سخن می‌گفت.

و اما امروز که شوروی و آمریکا به‌دنبال انقلاب مقدس اسلامی ایران صدها ضربۀ سیاسی و نظامی و فرهنگی خورده‌اند و در همه جای عالم زنگ خطر اسلام علیه منافع حیاتی‌شان به‌صدا درآمده است باید با دقت تمام کیْد و فریب استکبار شرق و غرب را شناخت و خنثی نمود.

ملتهای مسلمان باید اصل را بر دشمنی و فریب ابرقدرتها با خود بگذارند، مگر اینکه خلاف عینی و عملی آن را مشاهده و لمس و باور نمایند. ما به حبل ولایت خدا و پیامبر و ائمۀ معصومین ــ علیهم السلام ــ چنگ زده‌ایم و جداً باید از هر آنچه غیر رضایت آنان است متنفر و بیگانه باشیم، و از این بیگانگی هم بر خود فخر و مباهات کنیم.

شهادت جناب حجت‌الاسلام آقای سیدعارف حسین حسینی، را به روحانیون متعهد اسلام و خانوادۀ محترم این شهید و ملت مسلمان پاکستان تبریک و تسلیت عرض نموده؛ و به همۀ برادران و خواهران مسلمان خود در آن کشور اطمینان می‌دهم که ایران اسلامی در کنار شما و به‌عنوان یاری امین و سنگری محکم از شرافت، استقلال، عزت و اعتبار اسلامی‌تان دفاع خواهد نمود.

اینجانب فرزند عزیزی را از دست داده‌ام. خداوند تعالی به همۀ ما توفیق تحمل مصائب و توان ادامۀ راه پرفروغ شهیدان را بیشتر از پیش کرامت فرماید؛ و توطئه و مکر ستمگران را به خودشان برگرداند؛ و ملت پرکرامت اسلام را در مسیر جهاد و شهادت ثابت‌قدم نگه دارد. والسلام علی عباداللّه‌ الصالحین.

به‌تاریخ ۲۳ محرّم الحرام ۱۴۰۹

روح‌اللّه‌ الموسوی الخمینی”

By rotit

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *