روتیتر سید محمد میرحبیبی : افشای چهره  جریان انحرافی و بروز خشم دوستاران واقعی انقلاب ، رهبری و اسلام فرصتی بود برای اینکه برخی از حامیان اطرافیان دکتر احمدی نژاد محک و سنجشی جدی شوند و عیار وفاداری آنها معلوم شود درست مانند اختشاش های خیابانی سال ۸۸ که سنگ میزانی برای برخی اصلاح طلبان بود. بسیاری از افراد در مجلس و بدنه برخی از احزاب سیاسی  اما از زمان ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد که خود را در قالب اصولگرایی قرار داده بودند – و البته هیچ سنخیتی با اصولگرایان ریشه دار و واقعی نداشته و ندارند – بدون توجه به توصیه های مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه برنامه های دولت را باید به دقت مورد بررسی قرار داد و آنها را منصفانه نقد کرد ، به حمایت چشم بسته از دولت های نهم و دهم و اطرافیان و تمامی برنامه های دولت پرداختند و در این کار آنقدر از دایره تعادل خارج شدند که درحمایت از احمدی نژاد حاضر به پشت پا زدن به یکدیگر بودند .
ای ن حمایت ها تا آنجا پیشرفت که رهخبر معظم انقلاب در خصوص جریان انحرافی در بدنه دوولت هشدار داد و در برابر آن ایستاد تا مانع از پیشروی آن شود – که بحمدالله شد- رییس دولت دهم در عین نا باوری  نامه مقام معظم ربری مبنی بر برکناری مشایی از معاون اولی رییس جمهور را یازده روز در جیب نگاه داشت ، در راه مخالفت با رهبر معظم انقلاب مدظله العالی خود را یازده روز خانه نشینی کرد و چرخ های اجرایی کشور را از کار انداخت ، موازی با این اقدامات بدعت گونه رییس دولت های نهم و دهم دوستان احمدی نژاد از مشایی تا بقایی ،خاوری ، منصور آریا ،پوستین دوز و …  نیز در برخی موارد سنگ تمام گذاشتند و اقدامات ، تخلفات و بدعت های نا باورانه ای را به اجرا درآوردند .
از اظهار نظر های غیر اسلامی و دینی در باره  حضورت ولی عصر (عج)، انبیا ، اسلام ، طرح مکتب ایرانی به جای مکتب اسلامی ، زیر سوال بردن نبوت و امامت  ، طرح عرفان های کاذب ، برگزاری مراسم توهین آمیز میراث فرهنگی در برج میلاد ، ترکیه و …. تا اختلاص ۳۰۰۰ میلیارد تومانی خاوری و دوستان هیچکدام سبب نشد تا طرفداران احمدی نژاد را وادار سازد تا در راستای رهبری ، نظام و قوانین و آموزه های اسلام به دفاع از ارزش ها و قوانین بپردازند و در برابر این همه بدعت و تخلف سکوت اختیار کردند بی آنکه علت این سکوت معنی دار را مطرح سازند .
بی تردید اگر هوشیاری و فرزانگی رهبر معظم انقلاب  و بیداری و بصیرت برخی از مسوولان صالح و رسانه های آگاه نبود این بدعت ها و تخلفات هرگز بر ملا نمی شد . تخلف ۳۰۰۰ میلیارد تومانی اما جای هیچ تردیدی را باقی نگذاشت و رسوایی های برخی از اطرافیان احمدی نژاد را کامل و بی توجیه ساخت و غفلت و سکوت حامیان احمدی نژاد را معنی کرد.
افرادی که تا دیروز در مجلس و دستگاه های دیگر در حمایت از احمدی نژاد سبقت می گرفتند اینبار هیچ جای توجیهی نداشتند و سکوت کردند و با طرح اتهامات واهی و باز خوانی وقایع ۱۳۸۸ سعی کردند تا تخلفات و کوتاهی های خود را بپوشانند. این افراد در آغاز به کار دولت یازدهم از همان روز های اول بویژه معرفی وزرای پیشنهادی اتهام زنی ها و انتقاد های بی پایه و اساس را آغاز کردند و وزرای دولت را تخریب.
اما همه این تخریب ها مانع از آن نمی شود که از این افراد سوال نشود که در زمان وقوع این همه بدعت گزاری و اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی کجا سرگرم بودید که وظایف خود را فراموش کردید.
در همین راستا و به دنبال آغاز تخریب سرپرست دو وزارتخانه  دولت یازدهم روزنامه جمهوری اسلامی  در سرمقاله خود با عنوان «بزرگی سراسر به گفتار نیست»، نوشت:

این روزها دو وزارتخانه که با سرپرست اداره می‌شوند در معرض تهاجم شدید و سازمان یافته کسانی قرار دارند که می‌گویند سرپرستان این دو وزارتخانه نیروهای ارزشی را کنار می‌گذارند و به جای آنها نیروهای غیرارزشی یا ضدارزشی می‌گمارند. اگر این ادعا درست باشد، در هر زمان و توسط هر کس که صورت بگیرد، کاری خلاف است و باید به آن اعتراض شود. در نظام جمهوری اسلامی جائی برای کسانی که نیروهای ارزشی را برکنار کنند و نیروهای ضدارزشی یا غیرارزشی به جای آنها بگمارند وجود ندارد. این قاعده و منشور، شامل تمام دولت‌ها و دستگاه‌ها می‌شود و استثنا بردار نیست.

معیار ارزشی بودن یا نبودن را افراد نباید از جیب خود خارج کنند و طبق میل و سلیقه‌های شخصی و گروهی و جناحی هر کس را که مایل هستند ارزشی و دیگران را غیرارزشی بنامند و بدانند.

اکنون خوب است کسانی که این روزها به صورت سازمان‌دهی شده فریاد بر می‌آورند در وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش نیروهای ارزشی بر کنار می‌شوند و نیروهای ضد ارزشی به جای آنها گمارده می‌شوند به این سؤال پاسخ دهند که در دولت‌های نهم در برابر بی‌صداقتی‌ها، دروغگوئی‌ها، خلاف قانون عمل کردن‌ها، بی‌حرمتی‌ها، لگدمال کردن کرامت انسانی،‌ غارت بیت‌المال، فسادهای بی‌سابقه و تفرقه افکنی‌ها چرا سکوت کردند و حتی در بسیاری موارد از عوامل اصلی این انحرافات حمایت کردند؟ آیا افرادی که مشوق چنین عناصری بودند اکنون می‌توانند فریاد وا ارزشا برآورند و برای مردم مفهوم اعتدال را توضیح دهند؟ هنگامی که دانه درشت‌های دولت‌های نهم و دهم در برابر مراجع تقلید ایستادند افرادی که اکنون برای به خطر افتادن ارزش‌ها ابراز نگرانی می‌کنند چرا به جای حمایت از مراجع، از طرف مقابل حمایت کردند؟ در ماجرای فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی چرا این حضرات سکوت کردند؟ و حالا در ماجرای بالا کشیدن ۱۶ میلیارد تومان در آخرین روز دولت دهم چرا سکوت کرده اید؟

در همان وزارت علوم، آنهمه بی‌حرمتی که به استادان باسابقه شد و آنهمه استاد متدین و دانشمند که به جرم تسلیم نشدن در برابر افراطیون اخراج شدند چرا سکوت کردید و احساس تکلیف نکردید؟ در برابر آنهمه ناکارآمدی در وزارت آموزش و پرورش دولت‌های نهم و دهم و جان باختن آنهمه دانش آموز و هدر رفتن بیت المال چرا سکوت کردید؟ حالا که یکی از متدین‌ترین، دلسوزترین و کارآمدترین نیروهای باسابقه آموزش و پرورش سرپرستی وزارتخانه را برعهده گرفته چرا فریاد اعتراضتان به آسمان رفته است؟

طرح محدود کردن اختیارات سرپرستان وزارتخانه‌ها معلوم است با چه هدفی در مجلس مطرح شده است. آیا اگر یکی از نامزدهای مورد نظر خودتان در انتخابات ۲۴ خرداد به ریاست جمهوری برگزیده می‌شد باز هم همین طرح را به مجلس می‌دادید؟!

پاسخ روشن مردم به غوغاسالارانی که این روزها در یک تهاجم تبلیغاتی حساب شده، تلاش می‌کنند نیروهای افراطی را در مناصب مورد نظر خود حفظ کنند اینست که شما در دوران حاکمیت خود به آنچه گفتید و امروز می‌گوئید عمل نکردید و حالا ریاکارانه درصدد تطهیر خود و گناهکار جلوه دادن رقبای خود هستید. شما باید بدانید که میان گفتار و کردار فاصله زیادی وجود دارد و تا این فاصله را از بین نبرید مردم شما را و ادعاهایتان را باور نخواهند کرد، زیرا معتقدند: بزرگی سراسر به گفتار نیست – دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

By rotitr

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *