به گزارش روتیتر به نقل از جامجم، ماجرای جنایتهای این قاتل زنجیرهای همزمان با قتل مادر و دختری در دومین روز فروردین سال ۷۴ در خانهای در شرق تهران کلید خورد. مادر و دختر در خانهشان با روسری خفه شده بودند.
یک سال بعد از این جنایت، فروردین سال ۷۵ پلیس جسد زن جوانی را کنار جوی آبی در یکی از باغهای غرب تهران کشف کرد. او نیز خفه شده بود. تحقیقات ادامه داشت تا این که اوایل سال ۷۶ ماموران جسد مردی را در آب انبار خانهاش کشف کردند که با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
ماموران برای رازگشایی از این چهار جنایت با معمایی پیچیده روبهرو شده بودند. تحقیقات ادامه داشت تا این که تیم جنایی در جریان سرقتی مرگبار در محله پامنار قرار گرفتند. آنها با حضور در آنجا با جسد مردی روبهرو شدند که با شلیک گلوله از پای در آمده بود.
تحقیقات محلی نشان میداد این مرد از سوی سارقی به قتل رسیده است. با مشخصاتی که از شاهدان به دست آوردند، تصویر قاتل فراری به دست آمد و ماموران در جستوجویش بودند تا این که متهم که مردی ۲۵ ساله به نام قدیر بود در خانه متروکهای در محله مولوی شناسایی و بازداشت شد.
قدیر درباره انگیزهاش از این جنایتهای سریالی به افسر تحقیق گفت: با مقتولان ـ مادر و دختر ـ آشنایی داشته و به خانهشان میرفتم. یک شب با زن میانسال درگیر شده و با چاقو او را کشتم و بعد دخترش را که شاهد رابطه ما بود، کشتم. طلاها و وسایل قیمتیشان را دزدیدم. علاوه برآن با دختر دیگری دوست بودم. یک روز که به خانهاش رفتم، متوجه شدم او پول و طلا دارد. با دوستم او را به باغی بردیم. وی دستانش را گرفت و من خفهاش کردم و پول و طلاهای مقتول را میان خودمان تقسیم کردیم. جسد او را کنار جوی آب انداختیم. یک بار هم با دوستانم برای سرقت به خانهای رفتیم، اما صاحبخانه در آنجا حضور داشت که او را با شلیک گلوله کشتم و در آب انبار خانه انداختیم. آخرین نفری هم که کشته شد، دوستم بود که با وی به اختلاف خورده بودم او را در سال ۷۶ با شلیک گلوله کشتم.
در ادامه مشخص شد، قدیر و همدستانش مرتکب سرقتهای مسلحانه دیگر هم شدهاند. با اعتراف وی همدستانش نیز بازداشت شدند. قدیر به اتهام پنج قتل در دادگاه محاکمه و به پنج بار قصاص نفس، ۱۹ سال حبس تعزیری و ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد، یکی از همدستانش به هفت سال حبس و تحمل صد ضربه شلاق و تبعید به مناطق بد آب و هوا و سه عضو دیگر باند او به تحمل حبس محکوم شدند. این احکام در شعبه ۲۵ دیوانعالی کشور تائید و به اجرای احکام ارسال شد.
با گذشت سالها همه متهمان بجز متهم ردیف اول دوران محکومیت خود را گذرانده و از زندان آزاد شدند، اما قدیر همچنان در انتظار اجرای حکم قصاص بود تا این که با گذشت ۲۰ سال از دستگیری و محاکمهاش و درخواست اولیای دم، در زندان رجایی شهر کرج به دار مجازات آویخته شد و پرونده زندگی او برای همیشه بسته شد.