به گزارش روتیتر: ممکن است امروز که ۵۰ سال از مرگ او می گذرد، داستان زندگی این جهان پهلوان افسانه جلوه کند و نسل حاضر نتواند شنیدن داستان زندگی و ورزشی او را هضم کند، چه اینکه می بیند گود زورخانه ها از صدای مرشد تهی شده است و مرام و معرفت پهلوانی در غبار خودبینی وغرور کاذب به فراموشی رفته و کم فروغ شده است.
واقعیت این است، امروز در سالمرگ جهان پهلوان تختی بیش و پیش از آنکه دلتنگ صدای مرشد زورخانه ای باشیم که پهلوانی را فریاد بزند و مردان مرد را به میدان فرا بخواند، نیازمند صدای زنگ خطری هستیم که با هزار درد و افسوس به ما یاد آور شود، فرهنگ جوانمردی رفته رفته در غبار دنیا طلبی و نگاه خود بزرگ بینی ممکن است به اغما رود.
بد نیست جمله معروف کشتی گیر بزرگ روسی “الکساندر مدوید” را یک بار دیگر مرور کنیم. “نمی دانم چگونه عظمت تختی را بیان کنم، چرا که او درس های بسیاری به ما آموخت و من هنوز هم به ورزشکاران مملکتم میگویم که وقتی روی تشک کشتی میروید، اول اخلاق را رعایت کنید و اگر توانستید از این ورزش در راستای اخلاق و صداقت و درستی بهره ببرید، چنین ورزشی است که به درد انسان میخورد، نه چیز دیگر”
غلامرضا تختی بزرگ پهلوانی که آمریکایی ها نیز زبان به اعتراف جوانمردی او گشودند و تندیس او را در بر پیشانی یک مرکز و مجوعه ورزشی گذاشتند تا به نسل های پس از او و جوانانی که از پی او می آیند بگویند، اگر نیرنگ و فریب و قهرمانی به هر قیمت، همیشه و همه جا پیشتاز و میدان دار باشد، اما دست آخر آنچه می ماند چیزی جز جوانمردی نیست.
سخن پایانی
بی تردید تختی تنها یک نام نیست که بگوییم در سال ۱۳۰۹ در محله خانی آباد تهران متولد شد و در سال ۱۳۴۷ با مرگش از ما میان ما رفت. بلکه تختی یک کلید واژه ای است که وقتی هر کدام از ما می شنود، پهلوانی، جوانمردی، گذشت، بخشش، مردانگی و خصلت های یک انسان خوب در ذهنش نقش می بندد.
تختی می تواند برای همه ما الگو، اسوه و تیپ فکری و عملی ایده ال باشد. آن زمان که بپذیریم آنچه از آدمی حتی پس از مرگش باقی می ماند، ادب و معرفت و گذشت و بخشش و دریک کلام انسانیت است، اگر این را باور کردیم عطوفت، دوست داشتن، عشق، دگرخواهی و آرامش درون را جایگزین دغدغه، دلواپسی، دل نگرانی و خودخواهی خواهیم کرد.
سالمرگ جهان پهلوان تختی بر همه ورزشکاران و ایرانیان ورزش دوست و پهلوان منش تسلیت باد.