سید محمد میر حبیبی ،روتیتر:انتقال آب سد و رودخانه کرج و طالقان به تهران بدون تامین نیاز آب آشامیدنی کرج و البرز سبب بروز مشکلات ریشه ای در حوزه سلامت و حقوق اولیه مردم و به تبع آن نازضایتی مردم و مسوولان استان ۳ میلیون نفری البرز شده است.
به گزارش پایگاه خبری وتحلیلی روتیتر ،… انتقال بی رویه آب رودخانه های کرج و طالقان به تهران در شرایطی که استان البرز بویژه شهر کرج از کم آبی شدید رنج می برد و در این ایام آب شرب مناطق کم برخوردار آن به جیره بندی کشیده شده است، موجب نارضایتی شدید مردم و مسوولان و اعتراض آنها به این رویه خارج از عدالت و نا عادلانه شده است.
گرچه در موضوعاتی نذیر آب و سایر منابع طبیعی خدادای می بایست به ضورت ملی نگریست و عمل کرد اما این در شرایطی است که شهر یا استان دارای یک نعمت طبیعی از ؟آن بی بهره نماند و حقوق اولیه آن قربانی زیاده خواهی های استان های دیگر نشود.
آب کرج اما بدون تامین نیاز این کلانشهر به تهران منتقل می شود و تهران این قول بی قواره بزرگ شده همچنان بر میزان برداشت خود از منابع آبی کرج و طالقان می افزاید به نحوی که رودخانه کرج در بسیاری از مناطق خسک و محلی برای انباشت زباله شده است.
گرچه انتقال آب روزخانه کرج به تهران چندین سال است که انجام می شود و ادامه دارد اما طی دو سال گذشته این برداشت به نحوی شده است که سهم و حق آبه کرج از این رودخانه به صفر رسیده است و در حال حاضر این کلانشهر به قدری با کم آبی مواجه شده است که مسوولان آبفا مجبور به جیره بندی آب آشامیدنی در ایام ماه مبارک رمضان در این کلانشهر شده اند بی آنکه کسی از آنها در باره این رفتار نا عادلانه سوالی بپرسد .
مسوولانم امور آب منطقه ای تهران بدون توجه به نیاز های اولیه استان البرز بویژه کلانشهر کرج اقدام به انتقال حق آبه کرج به تهران برای تامین نیاز های آبی این ابر شهر بی قواره کرده اند . در شرایطی که رودخانه کرج بر اساس قانون عدالت اسلامی و ایرانی می بایست نیاز های کلانشهر کرج را تامین کند و مازاد نیاز آن به تهران انتقال یابد اما امور آب منطقه ای تهران نه تنها نیاز کرج را از رودخانه این شهر تامین نمی کند بلکه دو درصد حق آبه کرج را نیز قطع و به تهران انتقال می دهد .
این اقدام مسوولان وزارت نیرو کاملا بر خلاف عدالت اسلامی و قوانین جمهوری اسلامی ایران است .
از سوی دیگر این در شرایطی است که میزان نیترات موجود در آب های شرب شهرستان کرج چندین برابر میزان استاندارد است و در این شرایط مسوولان امور آب منطقه ای تهران اقدام به حذف کامل یا کاهش حق آبه کرج از رودخانه خود و سد طالقان کرده اند. چراکه جیره بندی آب در کرج نسبت به سال های گذشته از نظر کیفیت و کمیت چندین برابر شده است .
انتقال آب رودخانه کرج و سهم و حق آبه کرج به تهران تنهاموجب جیره بندی آب در کرج شده است بلکه سبب کاهش آب سفره های زیر زمینی و افزایش املاح و نیترات موجود در آب شده است به نحوی که آلودگی آب شرب شهرستان کرج بسیار بیشتر از میزان تعیین شده و استاندار می باشد .
این در حالی است که نیاز های کرج در درجه اول می بایست از آب رودخانه کرج تامین شود و سپس مازاد آن به تهران انتقال یابد اما در گذشته و در شرایط که نا عدالتی توضیع آب به اوج خود نرسیده بود تنها دو درصد از آب آشامیدنی کلانشهر کرج از آب سد کرج تامین می شد و ۹۸ درصد آن ار آب چاه های زیرزمینی که با مشکلات کیفی و کمی خاص مواجه است تامین می شد و این میزان در شرایط فعلی به کمتر از ۱ درصد رسیده است . در همین شرایط تنها ۲۵ درضد از آب آشامیدنی شهر تهران از آب چاه و قنات های معروف تهران تامین می شود که این مقایسه اوج نا عدالتی و نگاه تبعیض آمیز مسوولان وزارت نیرو به شهروندان کلانشهر کرج رانشان می دهد که می بایست مسوولان کلان کشور فکری عاجل و اساسی به تثبیت این نا عدالتی کنند.
بر این اساس این رویه نا عادلانه وزارت نیرو و این نگاه از بالا به پایین مسوولان آب منطقه ای به نیازهای کلانشهر کرج و حقوق اولیه آن سبب بروز نا رضایتس مردم و مسوولان البرز بویژه کرج در این خصوص شده است و می طلبد تا رییس جمهور کشور و رییس دولت تدبیر و امید برای جلوگیری از خدشه وارد شدن به تصور عدالت محور بودن نگاه این دولت مردمی مانع از تداوم این رویه شوند. چه توقع مردم از رییس جمهور تدبیر وامید کمتر از این نیست.
بنام خدا
نامه سرگشاده
استاندار محترم استان البرز
جناب آقای سیدحمید طهایی
با سلام واحترام
ضمن تبریک انتصاب شایسته جنابعالی که بر مبنای تدبیر و امید و خواست اکثریت مردم این استان نمود پیدا کرده است ، مطالبی بشرح زیر جهت استحضار و اقدام مقتضی ارائه می گردد :
همچنانکه مدیر کل محترم امور اجتماعی استانداری مطلعند نزدیک به دو سال از فعالیت ۵ پایگاه خدمات اجتماعی خرمدشت ، حصار ، اسلام آباد ، حیدر آباد و فردیس در طول سالهای ۹۱ و ۹۲ می گذرد. این پایگاهها که با هدف مداخله در بحران و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی مناطق سکونتگاههای غیر رسمی زیر نظر بهزیستی استان در زمان مدیر کلی جناب آقای مکاریان ، با مدیریت بنده و همکاری ۱۱ تن از کارشناسان مددکاری اجتماعی و روانشناس فعالیت می نمود با تکیه بر رویکردهای علمی و انگیزه های انسانی کارنامه قابل قبولی از خود را در میان مردم منطقه بجا گذاشت :
• آموزش مهارتهای زندگی و افزایش آگاهی مردم به عوارض اعتیاد ، ایدز ، طلاق و …
• مداخله در بحرانهای فردی و خانوادگی
• حمایتهای محدود مالی و درمانی از نیازمندان
• برگزاری دهها کارگاه آموزشی مختلف بر اساس نیاز مردم منطقه
• برقراری ارتباط حرفه ای با ساکنین ، معتمدین محل و جلب اعتماد آنان به حرکتهای دولتی
• حساس کردن مسئولین استان به مشکلات سکونتگاهها و برگزاری جلسات متعدد در این راستاوهمکاری نزدیک با آموزش و پرورش ، فرمانداری ، استانداری ، نیروی انتظامی و …
• تهیه کتب علمی بیشمار و در اختیار گذاردن آن بین نوجوانان ، جوانان و خانواده ها
• اجرای کارهای پژوهشی مرتبط با آسیبهای اجتماعی منطقه
• ارائه صدها ساعت مشاوره فردی رایگان به مراجعین
• فراهم نمودن مکان علمی مناسب برای گذراندن واحدهای کارورزی عملی برای دانشجویان
• و دهها حرکت دیگر…
جناب آقای استاندار
علیرغم این کارنامه درخشان در اواخر سال ۹۲ رنگ و بوی تعطیلی این پایگاهها که از معدود مراکز مراجعه مردم مظلوم و تهیدست مناطق حاشیه نشین بود رفته رفته خود را نشان داد!!! لذا در قالب نامه ، مقاله و یادداشتهایی در فضای مجازی هشدارهایی نسبت به ممانعت از این تعطیلی احتمالی و تبعات منفی آن به مراکز ذیربط ارائه دادیم از جمله مدیر کل دفتر آسیبهای اجتماعی بهزیستی کشور ، معاونت اجتماعی و دفتر آسیبهای اجتماعی بهزیستی استان ، مدیرکل امور اجتماعی استانداری و … در یکی دو جلسه ای هم که با مدیر کل محترم بهزیستی خانم دکتر بهرامی داشتم ، ایشان نظر قاطع و جدی مبنی بر عدم تعطیلی پایگاهها و حتی افزایش تعداد آنهم داشتند! و دلایلی چون نبود بودجه ( آنهم برای استانی که با آسیبهای بیشماری دست و پنجه نرم می کند!) را بهیچوجه قابل قبول ندانستند. و فراموش نکنیم که در شرایط مشابه روال بر این بوده و هست که با پایان تاریخ فعالیت پایگاهها در آخر هر سال ، فعالیت در سال جدید ادامه می یابد تا در سال پیش رو نسبت به بودجه بندی اقدام گردد همچنانکه همین اتفاق در سال ۹۱ در کرج افتاد فعالیت ما ادامه پیدا کرد و بعد از چند ماه که از سال جدید گذشته بود بودجه مشخص گردید . نیز در حال حاضر هم در تهران به همین شکل برای سال ۹۳ اقدام شده است .
حال چرا و با چه انگیزه ای نبود بودجه بهانه می گردد تا پایگاهها تعطیلی گردند قابل بررسی است! طبیعتا در این شرایط از مدیر کل محترم بهزیستی انتظار می رفت تا با مداخله حرفه ای و مقتدرانه اجازه ندهند تا با بسته بودن پایگاهها جامعه هدف مورد صدمه قرار گیرد مگر اینکه خیلی شفاف اعلام می شد یا اعلام گردد در این استان نیازی به مقابله با آسیبهای اجتماعی نیست!؟ و اولویتهای دیگری مطرح است. سئوال اینست که چه کسی باید اولویت پرداختن به آسیبها را که نمود آن باز بودن پایگاههاست برای تصمیم گیرندگان جا بیندازد؟
آقای طهایی کارشناسان این پایگاهها با حداقل امکانات توانستند با کار حرفه ای و روابط انسانی ایجاد اعتماد نمایند ، حمایت منابع محلی را جلب نمایند و تاثیرات مثبت و باز دارنده ای را چه در بعد پیشگیری و چه در بعد درمان بخشی از آسیب های اجتماعی داشته باشند. پس چرا زمان را از دست می دهیم؟ از دست دادن زمان کوتاهی است که باعث سرعت گرفتن آسیبهای اجتماعی می گردد. رساندن اکسیژن به فرد بیهوشی که نفس نمی کشد اگر بعد از ۳ یا ۴ دقیقه اتفاق بیفتد بکار نخواهد آمدچراکه فرد از دست رفته است. چرا صبر کنیم تا درجامعه آماری طلاق ، اعتیاد ، روسپیگری و ایدز بالا رود و سپس برای آنها مقرری یا سایر کمکهای مالی را درنظر بگیریم؟ نمی توان در حد توان نسبت به پیشگیری اقدام نمود؟
جناب آقای استاندار
در جلسه ای که با وزیر محترم کشور در اردیبهشت ماه سال جاری داشتیم دیدن فیلمی مستند در چهار پرده که بخشی از آن به حوزه آسیبهای اجتماعی استان البرز مربوط می شد حتی ما کارشناسان آسیبها را هم شوکه کرد و تا ساعتها حال عادی نداشتیم و یا در جلسه ای که با تعدای از مسئولین استانداری البرز در سال ۹۲ در منطقه حصار داشتیم بر حسب تصادف این دوستان در همین منطقه با صحنه فجیعی روبرو شدند که در صورت تمایل دوستان امور اجتماعی استانداری اطلاعات لازم را در اختیار جنابعالی قرار خواهند داد تا اصرار ما بر ادامه سریع فعالیت پایگاهها عبث ننماید!!! در همان جلسه به وزیر محترم کشور کتبا اعلام نمودم که در حوزه آسیبهای اجتماعی با مثلث سیاهی روبرو هستیم که یکی از مهمترین ضلعهای آن نبود یا کمبود مدیران متخصص و با انگیزه در حوزه اجتماعی است. حداقل در همین استان معاونت محترم امور اجتماعی استانداری جناب آقای عسگری نیک می دانند که با دعوت و تلاش ایشان در چارچوبی قانونی نتوانستند مدیران محترم این شهر را برای بررسی وضعیت اجتماعی شهر جمع کنند و دعوت ۳ بار ایشان بعلت عدم حضور به رسمیت نرسید و لغو گردید!!! پیشنهاد دادیم تا مثلث آبی را جایگزین نمایید که مهمترین ضلع آن استفاده از مدیران متخصص و با انگیزه در حوزه اجتماعی است.
در این بخش جنابعالی بعنوان مسئول مستقیم حوزه اجتماعی این استان مسئولیت خطیری دارید ، تقاضا داریم دستور فرمایید تا مقاومت غیر مدبرانه برای تعطیلی پایگاهها در هم بشکند و به درازا نکشد. )۵ ماه ) تعلل در این امر به افزایش کودکان و زنان آزاردیده ، رشدطلاق و اعتیادو تن فروشی وفقر فرهنگی و… منجر خواهد شد.
اجازه ندهید تا افراد بر مبنای نظرات شخصی و غیرحرفه ای با سلامت جامعه بازی کنند . تلاش بنده برای دیداری با آقای طاهری استاندار پیشین در این خصوص نتیجه ای نداد ، شاید که پرداختن به آسیبها جزو اولویتها نبوده است.
ضمنا لازم به ذکر است که خانم بهرامی در مصاحبه مورخه ۷/۸/۹۳ با ایرنا عنوان کرده اند که تعطیلی این پایگاهها در زمان مدیر کل قبلی بهزیستی بوده که ادعای خلاف واقع است ! چراکه دو تا از این پایگاهها در بهمن ماه ۹۲ و سه تا در اسفند ماه ۹۲ تعطیل شد. و این در حالیست که مدیر کل قبلی جناب مکاریان در تاریخ ۷/۸ /۹۲ از این استان خارج شدند!!!
احمدعلی جبارزاده
مددکار اجتماعی
مدیر پایگاههای خدمات اجتماعی بهزیستی کرج در سال۹۱و۹۲
عضو کارگروه تخصصی آسیبهای اجتماعی انجمن مددکاران اجتماعی کشور
نویسنده – بهار ۹۳