روتیتر:«خبر، مردم است»؛ این جمله را «لرد نورثکلیف» یکی از بارونهای مطبوعاتی انگلیس در تعریف خبر میگوید. این جمله سه کلمهای بسیار ساده، اگرچه تعریف جامع و مانعی از خبر نیست که اهل فن روی آن اتفاق داشته باشند، اما رگههایی از واقعیت را در دل خود دارد و آن اینکه اگر «خبر» را یک «کالا» در نظر بگیریم، «مشتری» نهایی آن «مردم» هستند و مهمتر از آن اینکه آن خبری برای مردم جذابیت دارد که به نوعی زاییده زندگی و روزمرگیهای آنان باشد و پاسخی به نیازهای عینی و واقعی آنان.
به گزارش پایگاه خبری وتحلیلی روتیتر ،این نکته مهم، بسیاری اوقات در هیاهوها و رویدادهایی که عموما سیاسی هم هستند، گم میشود و تحریریه رسانهها هم از آن غافل میشوند. به همین دلیل است که میبینیم معمولا نقش اول صفحات روزنامهها یا سایتها را چهرههای مسوول و مشهور بازی میکنند و ایفای نقش آنان در رسانه، گاهی لزوما در زندگی مردم اثری ندارد و دانستن و ندانستن رویدادهای مرتبط با آنان، مستقیم یا غیرمستقیم نمیتواند تاثیری در زندگی مردم داشته باشد.
در اینجا بحث بر سر انعکاس نظرات مردم نیست؛ چرا که بسیاری از رسانهها امروزه در بخش نظرات خود، کم و بیش، دیدگاههای مردم را منعکس میکنند. موضوع مورد بحث، طرح «سوژه» از طرف «مردم» و پرداختن به آن برای «رفع نیازهای واقعی و روزمره» آنان است؛ خودِ خودِ مردم.
این سوال ساده در تحریریه رسانهها برای «سوژهیابی» مرسوم است: «رو چی کار کنیم؟» یا «به چی گیر بدیم؟». حالا اگر شما فارغ از جایگاه اجتماعیتان به عنوان یک شهروند و یکی از همین مردم، در جلسه سوژهیابی تحریریه یک روزنامه یا خبرگزاری حضور داشته باشید، پاسختان به این سوال چیست و به نظرتان کجای روزمرگیهای مردم، قابلیت تبدیل شدن به یک «سوژه» را دارد؟ با این توضیح که این سوژه میتواند تا حد «وضعیت پاکیزگی یک خیابان» جزئی باشد. پیشنهاد بدهید.