• مرداد ۶, ۱۴۰۳ ۱۸:۵۰

روتیتــر

پایگاه خبری، تحلیلی

ملی شدن صنعت نفت؛ ثمره استقلال طلبی و استکبارستیزی ملت ایران

روتیتر: تهران- ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی، ثمره مجاهدت ها و مبارزه های ملت در مسیر استقلال و آزادی ایران بود و نقطه عطفی در تاریخ سیاسی- اقتصادی کشور به شمار می رفت که نشان از عزم راسخ مردمان این دیار، برای نجات سرمایه های ملی از سلطه استعمار و استثمار داشت.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی روتیتر، صنعت نفت از مهم ترین و اساسی ترین رکن ها در برنامه ریزی های اقتصادی کشورها است، سرمایه ای گرانبها که با بهره گیری مناسب از آن، جوامع می توانند از جنبه های مختلف این منبع ارزشمند در مسیر پیشرفت و توسعه استفاده کنند.
مطالعه تاریخ ایران درباره صنعت نفت نشان می دهد، هنگامی که نفت در منطقه مسجد سلیمان کشف شد، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم نداشت، اما کاشفان آن به خوبی می دانستند، به چه ثروتی دست یافته اند، در واقع در پنجم خرداد ۱۲۸۷ خورشیدی فوران نفت از چاهی در مسجد سلیمان زمینه دگرگونی اوضاع در ایران و خاورمیانه را فراهم آورد و این سرمایه بزرگ سبب شد تا بیگانگان بیش از پیش به کشور توجه کنند و به دنبال دستیابی به منابع نفتی کشور باشند، ماده با ارزشی که «محمدعلی موحد» از آن به عنوان «خواب آشفته» نام می برد.
یک سال پیش از کشف نفت، نهضت مشروطه ایران به سرانجام رسید و با تشکیل مجلس شورای ملی، اوضاع حکومت و روند تصمیم گیری، شکل دیگری یافته بود. این تحول ها، زمینه ساز تغییرهایی به شمار می رفت که در ۱۳۲۹خورشیدی به ملی شدن صنعت نفت انجامید. در طول سالیان گوناگون، شرکت های خارجی، سرمایه مردم ایران را به تاراج برده و دولت های وقت کشور هیچ گونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق ملت انجام نداده بودند.
پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، رقابت استعمارگران بر سر منافع به ویژه نفت تشدید شد، اما دولت انگلیس به منظور حفظ سلطه خود بر نفت جنوب و جلوگیری از استیفای حقوق ملت با دولت های وقت به گفت و گو پرداخت و سرانجام توانست قرارداد «گس- گلشاییان» را تصویب کند، قراردادی که به عنوان ضمیمه قرارداد ۱۹۳۳ (در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس به اکتشاف، استخراج و فروش منابع نفتی ایران، بدون هیچ گونه الزامی به ارایه ی عملکرد به دولت، می پرداخت) بود و برپایه آن شرکت نفت تعدیلاتی را در مبلغ های پرداختی به ایران پذیرفت، در این میان مخالفت ها و اعتراض های شدیدی از طرف برخی از نمایندگان، سران و افراد آگاه جامعه شکل گرفت، به گونه ای که «آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی» اعلامیه ای علیه شرکت نفت صادر کرد و در آن خواستار لغو این امتیاز در ایران شد.
پس از به وجود آمدن زمزمه هایی در مجلس درباره ملی شدن صنعت نفت، «حاجعلی رزم آرا» نخست وزیر وقت در جلسه خصوصی مجلس شرکت کرد و به شدت علیه ملی شدن نفت، سخن گفت و این امر را خیانتی بزرگ دانست تا آن که سرانجام پس از ماه ها مبارزه مردم ایران به رهبری محمد مصدق و آیت الله کاشانی در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی مطرح شد و در ۲۹ اسفند همان سال به تصویب رسید. همچنین مجلس سنا نیز در آن روز، گزارش پیشنهادی کمیسیون نفت را تصویب کرد.
مضمون ماده واحده ای که به تصویب مجلس رسید، بدین شرح بود، «نظر به اینکه ضمن پیشنهادات واصله به کمیسیون نفت، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آنجا که وقت کافی برای مطالعه در اطراف اجرای این اصل باقی نیست، کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی تقاضای دو ماه تمدید می نماید. بنابراین ماده واحده ذیل را با قید دو فوریت برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی می نماید. ماده واحده: مجلس شورای ملی تصمیم مورخه هفدهم اسفند ۱۳۲۹ کمیسیون نفت را تایید و با تمدید مدت موافقت می نماید. تبصره ۱: آقایان حق دارند تا ۱۵ روز بعد از تشکیل کمیسیون حق حضور داشته باشند.»
بدین شکل نوروز ۱۳۳۰ خورشیدی آغازی نیک برای مردمان این دیار کهن داشت، زیرا آنها توانسته بودند، با یاری رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت، به آنچه شایسته بود، دست یابند.
«کریم سلیمانی» عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در گفت و گو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت، درباره کشف و استخراج اولیه نفت در کشور، گفت: در ۱۹۰۰ میلادی که نمایشگاهی در پاریس دایر بود، یکی از ماموران دولتی ایران به نام «کتابچی خان» که در آنجا حضور داشت با «سر هنری دراموند ولف» وزیر مختار سابق بریتانیا در تهران، دیدار کرد و از او خواست که سرمایه گذاری را برای استخراج نفت معرفی کند و بدین شکل «ویلیام ناکس دارسی» انگلیسی به ایران آمد و با پشتیبانی «سر آرتور هاردینگ» سفیر انگلیس در تهران و کمک «میرزا علی اصغر خان امین السلطان»، قرار داد واگذاری امتیاز، کشف و استخراج نفت به وی به امضاء مظفرالدین شاه رسید. به این ترتیب ویلیام ناکس دارسی دست به معامله ای با دولت ایران زد که با آن عصر نفت در خاورمیانه آغاز شد و این منطقه را به مرکز تعارض های اقتصادی و سیاسی بین المللی بدل کرد.
این استاد تاریخ درباره وضعیت نفت در دوره رضاخان، بیان داشت: این دوره ایران با افزایش درآمدهای نفتی روبرو شد، به همین سبب نفت و درآمدهای حاصل از آن جایگاه بسیار مهمی در بودجه کشور پیدا کرد. شرکت نفت انگلیس- ایران در ترازنامه سالیانه خود که در ۱۳۱۰ خورشیدی منتشر کرد، سهم دولت ایران را از درآمدهای نفتی به یک چهارم کاهش داد، حال آنکه دولت انگلیس یک میلیون لیره مالیات از این شرکت دریافت می کرد، این کاهش چهار برابری درآمدهای نفت کشور سبب شد تا ایرانی ها به شدت به شرکت نفت اعتراض کنند و تیمورتاش وزیر دربار، مامور گفت و گو برای نفت شد، اما این امر راه به جایی نبرد. بنا به گزارش «مخبرالسلطنه هدایت»، نفت بهایی برابر با ۴۲ میلیون لیره داشت و یک شرکت آلمانی حاضر بود با این قیمت نفت از ایران دریافت کند. سرانجام پس از گفت و گوهای طولانی و دخالت های رضا خان، در هفتم خرداد ۱۳۱۲ خورشیدی امتیاز نفت ایران بار دیگر به انگلیس داده شد و قرار دادی موسوم به «قرارداد ۱۹۳۳» به امضا رسید.
وی در ادامه افزود: هر چند در این قرارداد حق دولت ایران افزایش پیدا کرد اما زیان های ناشی از آن هم برای کشور بسیار زیاد بود. برای نمونه برپایه فصل ۱۵ از قرارداد دارسی شرکت نفت موظف بود، پس از تمام شدن مدت قرارداد خود تمام تاسیسات موجود شرکت در ایران را بدون دریافت هیچ گونه غرامتی به دولت واگذار کند که این بند در قرارداد ۱۹۳۳ دیده نشده بود و علاوه بر آن دولت ایران از حق ممیزی و رسیدگی به محاسبه های شرکت نیز محروم شد. البته مهمترین بند قرارداد تازه نفتی که بیشترین سود را به شرکت انگلیسی می رساند، تمدید و تداوم این قرارداد تا ۳۲ سال دیگر بود.
کریم سلیمانی درباره تاثیر اوضاع سیاسی ایران پس از ۱۳۲۰ خورشیدی در قراردادهای نفتی، اظهار داشت: در سال های نخستین دهه ۲۰ خورشیدی سرزمین ایران به وسیله قدرت های درگیر در جنگ جهانی دوم اشغال شده بود و روس ها که نیمه شمالی ایران را در اختیار داشتند، می خواستند امتیاز استخراج نفت را بدست آورند، اما دولت ایران در برابر خواسته آنها مقاومت کرد و در همین ارتباط محمد مصدق نماینده مجلس شورای ملی، در سخنرانی خود در مجلس چهاردهم، نظریه ای را در ارتباط با سیاست موازنه منفی طرح کرد و گفت که دولت ایران نباید هیچ امتیاز تازه ای را به کشورهایی که خواستار دریافت امتیاز نفت از ایران هستند، واگذار کند. این پیشنهاد به قانون «منع مذاکرات درباره اعطای امتیاز نفت به خارجیان تا پایان جنگ» مشهور شد. دولت آمریکا با سیاست های نفوذ خود در ایران از این طرح برای رویارویی با سیاست های روسیه حمایت می کرد، اما دولت انگلیس موضع گیری خنثی داشت، هر چند «سر ریدر بولارد» سفیر این کشور در ایران، بنابر سیاست های خود از این پیشنهاد پشتیبانی کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی یادآور شد: این بحران نفتی به «مسئله آذربایجان» و تخلیه نکردن خاک ایران به وسیله نیروهای روسیه منجر شد، نتیجه این امر برای دولت ایران این بود که آمریکا نفوذ و مداخله خود را در کشور افزایش داد و توانست جای پای خود را در فضای سیاسی ایران محکم تر کند. پس از پایان جنگ جهانی دوم و تخلیه خاک ایران از نیروهای اشغالی، دولت ایران با شرکت نفت انگلیس- ایران وارد گفت و گو شد که نتیجه آن قرارداد «گس-گلشائیان» در ۱۳۲۸ خورشیدی بود، مهمترین بند این قرارداد تمدید قرارداد ۱۹۳۳ برای ۳۳ سال دیگر بود، اما این قرارداد در مجلس پانزدهم چون روزهای آخر خود را می گذراند، تصویب نشد. قرارداد گس- گلشائیان نیز در کمیسیون نفت مجلس شانزدهم رد شد، تعدادی از اعضای این کمیسیون، به مجلس پیشنهاد دادند، در جلسه چهارم آذر ۱۳۲۹ خورشیدی طرحی مورد بررسی قرار گیرد که بر پایه آن به مبارزه با این قرارداد پرداخته شود و این امر به ملی شدن صنعت نفت پیوند زده شد، در پیشنهاد کمیسیون نفت آمده بود «به نام سعادت ملت ایران و به منظور تامین کمک به صلح جهان، امضا کنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد.» در پی این مصوبه و اعلام آشکار موضع نمایندگان مجلس، تظاهرات بسیار گسترده ای در ایران و در حمایت از رد قرارداد گس-گلشائیان برگزار شد که این امر هم به نوبه خود زمینه ساز ملی شدن صنعت نفت شد.
این استاد تاریخ، محمد مصدق، آیت الله کاشانی و جبهه ملی را از شخصیت ها و گروهای تاثیرگذار در جریان ملی شدن صنعت نفت دانست و بیان داشت: در ۲۲ مهر ۱۳۲۸ محمد مصدق به همراه ۲۰ تن دیگر با تحصن در محوطه کاخ سعدآباد، پایه و اساس جبهه ملی را شکل دادند و چهار حزب «ایران»، «زحمتکشان»، «ملت» و «جامعه مجاهدین اسلام» به رهبری آیت الله کاشانی، مبارزه بزرگ برای ملی کردن صنعت نفت ایران را آغاز کردند. در این میان محمدرضا پهلوی برای مبارزه با ملی شدن نفت، حاجعلی رزم آرا را به نخست وزیری منصوب کرد که پس از آن تظاهرات وسیعی در تهران شکل گرفت. در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی رزم آرا به وسیله فدائیان اسلام کشته شد و مبارزه برای ملی شدن نفت ایران به اوج خود رسید. مجلس شورای ملی، حسین علاء را به نخست وزیری انتخاب کرد و طرح ملی شدن صنعت نفت برای بار دیگر به وسیله محمد مصدق در مجلس مطرح شد و سرانجام به تصویب رسید و مجلس سنا هم این طرح را پذیرفت، به این ترتیب فصل تازه ای در تاریخ معاصر ایران آغاز شد.
وی درباره تاثیر نفت در اقتصاد و جامعه ایران تصریح کرد: با کشف و استخراج نفت در دهه ۱۸۵۰ میلادی در آمریکا و سپس با کشف آن در آغاز سده ۲۰ میلادی در ایران، این ماده به عنوان منبع تامین انرژی جایگزین زغال سنگ شد و نقش مهمی در زندگی اجتماعی جوامع برجای گذاشت. در ارتباط با زندگی اجتماعی ایرانی ها باید گفت، کار و فعالیت همواره به عنوان یک فضیلت به حساب می آمد، اما به مرور و با استخراج نفت و به ویژه پس از جنگ جهانی اول که ارزش نفت بیشتر شد و درآمد حاصل از آن، نقش مهمی در بودجه کشور پیدا کرد، یک فرهنگ مصرفی جایگزین فرهنگ تولیدی شد؛ زیرا با استفاده از پول نفت دولت های ایرانی می توانستند کالاهای مدرن و تجملی را وارد کشور کنند و این امر به نوبه خود سبب مهاجرت مردم از روستاها به شهرهای بزرگ و در نتیجه از رونق افتادن کشاورزی و به موازی آن اقتصاد صنعتی شد و مردم هر چه بیشتر به محصول های وارداتی روی آوردند. ایران به جایی رسید که در دوره پهلوی دوم بخش عمده ای از محصول های کشاورزی را وارد می کرد.
کریم سلیمانی در پایان گفت: به این ترتیب عنصر کار در فرهنگ اجتماعی جامعه ایرانی جای خود را به فرهنگ مصرفی داد و از ارزش آن کاسته شد و کشور به جایی رسید که بُعد اجتماعی آن بدون درآمدهای نفتی به شدت مورد تهدید قرار می گرفت. تا آنجا که «ابوالفضل لسانی» روزنامه نگار نظریه «نفت بلای ایران» را مطرح کرد. این امر نیز به این سبب بود که دولت به عنوان مالک نفت از درآمدهای آن به صورت صحیح استفاده نکرد، در صورتی که این درآمدها می توانست در ایجاد صنایع و توسعه فراگیر کشور مورد بهره برداری گیرد و در نتیجه فرهنگ کار که در جامعه ایران به صورت یک فضیلت به حساب می آمد، رونق دوباره ای پیدا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *